موسيقي در قرون وسطي

روميها كه در تمدن وارث يونانيها بودند موسيقي را نيز مانند ساير آثار هنري از آنها اقتباس كردند در جشن بزرگ رم به سال 360 پيش از ميلاد نخستين بار، يك درام به همراهي موسيقي و بدون مكالمه (پانتوميم) نمايش داده شد اساس موسيقي كلاسيك رم را به وجود آورد در قرون وسطي به تقليد يونانيها آوازهاي دسته جمعي همراه رقص درنمايش تراژدي و كمدي معمول گرديد كليسا از بدو تأسيس تا قرن 15 وظيفه بزرگي در تكامل موسيقي به عهده داشت و پيشوايان مذهبي كه در اواخر قرن ششم ميلادي توسط پاپ گري گوار اول كه اسقف اعظم كليساي رم بود و موجب شد تا فرم هاي سرود گر گوري مثل مس كه يك رشته آوازهاي مذهبي است كه در كليساس كاتوليك براي متن يك دعا خوانده مي شود و ركوئيم (مرثيه) كه بيشتر به يادبود مردگان ساخته و اجرا مي شود و معناي آرامش دارد و فرم هاي ديگري نظير كائنات و موتت كه بيشتر براي خواندن و كلام و آواز است توجه آهنگسازان دورة بعد مثل دورة كلاسيك را جلب كرده و از اهميت خاصي برخوردار بوده است.

هنر جديد: فيليپ دوويتري اسقف فرانسوي يكي از تتئوريسين هاي بزرگ فرانسه بود كه تحقيقات خود را در هنر موسيي به صورت رساله اي منتشر كرد و نام ARSNOVA يا هنر جديد ناميد كه اين موضوع مربوط به نيمه قرن 13 مي شود. گيوم دوماشو يكي از ديگر آهنگسازان و تئوريسين هاي هنر جديد است و به واسطة آثاري كه در موسيقي مذهبي و غير مذهبي غرب به يادگار گذاشته ميتوان بزرگترين آهنگساز قرن 14 دانست.