مشاعره فی البداهه و یا زمزمه های درونی ودلنوشته های موزون ایران فرومیها

First topic message reminder :

سلام دوستان

دوستان وهمراهان عزیزه ایران فروم در این انجمن اشعار ودلنوشته های قرین به موزون خود را جهت اشتراک با دوستان خود

ومحک طبع زیبا وکلک زرنگار ایران فرومی های عزیز تحت عنوان بداهه سرایی با هم به نمایش میگذاریم]

شروع از خودم :

سلام من به همراه نسیم باد می اید

مزین گشته از جان و به سوی یار می اید



Last edited by hiran on Tue Jun 08, 2010 11:52 pm; edited 2 times in total

مه سان فروزد نور در پیکر مه سایان
هر دم هنری ریزد ، از نور دل افزایان
تنها به تن زارم ، برپا همه آزارم
این دام دل آزاری کی می رسدش پایان

نفتاده دلت در تله و دام محبت
تاقدر همین بیغمی خویش بدانی

یا رب تو کرم کن که ازین دام گریزم
با چشم و دل بسته ازین بام گریزم
یادم نکند هیچ دل هرزه ی هیچش
از این دل عاشق کش بی نام گریزم

مائیم و نوای نی و نای دل بیکس
امید نداریم که رهیم از پی و از پس

سینه ام از یاد تو ای احمد یار علی
می تپد در قفسی با یاد احمد ، هم علی
ما ز احمد می رسیم بر صبغه ی عشق علی
هم تو محمود هم تو احمد ، عشق بی غم با علی

یار ما قرة العین است به محراب کمال
مرد دین و ادب و علم ویقین است مثال
نبود جز شه شاهان علی آن یار همام
درب دروازه احمد،درب دین است مثال

لال از دنیا برم گر بتو کافر باشم
با جمیع کچلام الهی ابتر باشم
گرچه هرجا که ببینند بگویند قاطر !
بی پدر باشم اگر جز خربندر باشم

این هم بابت مزاح بود

مگو این دایره تنگ است بگردان نقطه ی پرگار
که در این صحن گردانی ، نیاید نقطه ای در کار
تو موج لحن آدابی ، زبان از ناشکیب بر بند
درون بحر یزدانی ، نشاید نقطه ای بر دار

هر کجا با هر که باشم بازهم
یک سری اینجا به یاران میزنم
..................
سلام خدمت همه ایران فرومیها
دستتون درد نکنه خونه تکونی میکنین و به ما خبر نمیدین .!!! باشه حالا دیگه ما غریبه ایم
لا اقل یه خبری میدادین که مسیرتونو عوض کردین و باید از جاه دیگه ای بیایم
هر چی میومدمو در میزدم انگار نه انگار . نگو که جمع کردن و رفتن یه جای دیگه
ولی خوب از قدیم گفتن دل به دل راه داره ( ربطی نداشت نه )
یا نه میگفتن کوه به کوه نمیرسه ولی آدم به آدم میرسه ( این یکی که دیگه ربط داشت)
.
.

مخلص کلم اینکه دلم براتون لک زده بود .( نه اینکه داداشم وایتکس ریخته روم)

azarmina wrote:

هر کجا با هر که باشم بازهم
یک سری اینجا به یاران میزنم
..................
سلام خدمت همه ایران فرومیها
دستتون درد نکنه خونه تکونی میکنین و به ما خبر نمیدین .!!! باشه حالا دیگه ما غریبه ایم
لا اقل یه خبری میدادین که مسیرتونو عوض کردین و باید از جاه دیگه ای بیایم
هر چی میومدمو در میزدم انگار نه انگار . نگو که جمع کردن و رفتن یه جای دیگه
ولی خوب از قدیم گفتن دل به دل راه داره ( ربطی نداشت نه )
یا نه میگفتن کوه به کوه نمیرسه ولی آدم به آدم میرسه ( این یکی که دیگه ربط داشت)
.
.

مخلص کلم اینکه دلم براتون لک زده بود .( نه اینکه داداشم وایتکس ریخته روم)

سلام خوبييد؟
من كه تازه عضو شده بودم شما ميومديد فروم ولي اينگار قدم من بد بود و ديگه خبري ازتون نشد
تا شما باشيد كه بي خبر نذاريد بريد و ديگه به ايران فروم سر نزنيد فروم فيلتر شده بود آدرسش عوض شد

سلام اقا اذرمينا
خوبيد؟
اون ادرس فيلتر شد اومديم رو اين ادرس :4:

azarmina wrote:

هر کجا با هر که باشم بازهم
یک سری اینجا به یاران میزنم
..................
سلام خدمت همه ایران فرومیها
دستتون درد نکنه خونه تکونی میکنین و به ما خبر نمیدین .!!! باشه حالا دیگه ما غریبه ایم
لا اقل یه خبری میدادین که مسیرتونو عوض کردین و باید از جاه دیگه ای بیایم
هر چی میومدمو در میزدم انگار نه انگار . نگو که جمع کردن و رفتن یه جای دیگه
ولی خوب از قدیم گفتن دل به دل راه داره ( ربطی نداشت نه )
یا نه میگفتن کوه به کوه نمیرسه ولی آدم به آدم میرسه ( این یکی که دیگه ربط داشت)
.
.

مخلص کلم اینکه دلم براتون لک زده بود .( نه اینکه داداشم وایتکس ریخته روم)

سلام اذر مینا جان بابا نکنه مقاله نویس کلج های ان وری شدی

ودیگه ایران فرومو قابل نمیدونی دوست عزیز هرکجا باشی اسمان همین رنگ است

ولی بچه محله ای های قدیم یچیزه دیگه است

بیا ای دوست بده دل که دلدار تونیم
همه ایران فرومی یار وفادار تونیم

بیخیال باش عزیزم نه سربار تونیم
ماهمه نوکرانیم نه سالار تونیم

ما همه حلقه بگوشان گرفتار تونیم
به خیالت تو گلی ماهمه هم خار تونیم!؟

نه عزیزم همه مشتاق به دیداره تونیم
گرچه فکرت همه اینه که ماخارتونیم











:16:

من ر ابه حریم کرمت راه ندادند
امید بر آن بود ،که دستور ندادند
باشد که دل غمزدهام ناله بر آرد
با ناله ی عشقم مگرت در بگشایند

دربدر کوی توام/ در طلب روی توام / عاشق گیسوی توام.
من بکجا و تو کجا

انکه دل ارای تو بود/دیده زیبای تو بود/چشم فریبای تو بود
رهزن این دل بخدا

دل که دگر مال تو شد/محو تماشای تو شد/دیده بدنبال توشد
کوچه به کوچه پا به پا

آنکه ز روح پاک خود خاک دلم به گل سرشت
جمله ای از صفای عشق ،بر دل من بهم نوشت
نیست که وارهاندم از غم این جهان زشت

تو و من ، هرچه بر دنیا نوشته است
زمین و آسمان ، روءیا نوشته است
نوشته است ، آن چه بر دریا نوشته است
به روی سنگ و شن ، صحرا نوشته است
به پاییز بلا خیز ، بهر صوفی
بدین رنگ و. جلا ، فافا نوشته است
غم و اندوه و بودن ، بر من و تو
به روز خلقتش ، با ما نوشته است

تیرگی در دل من روز ازل هیچ نبود
دل چون آینه ام ،در غل و زنجیر نبود
زنگ زدست آینه ام ، از کِبَر کفر و گناه
رستن از این بی خبری در تن این بنده نبود

دلا حیران به دل زنجیر داره
دوصد تاول چنان انجیر داره


اگر حیران به تر کستان در اید
خیالش ره به سوی دلبر اید

دلیل حیرتت من فاش گویم
به ره نا رفتنت انکار گویم
دلی داری پی دلبر رود او
به سوی همدم و همره رود او
نباشد اختیارت باز داری
به کج ره رفتنش ایراد داری
ولیکن ای تو یار جان جانی
دل است او از چه گمراهش بخوانی
ره عقلت ره بیراه باشد
ره دل دائما در راست باشد

AHMAD_NOMAD wrote:

دلیل حیرتت من فاش گویم
به ره نا رفتنت انکار گویم
دلی داری پی دلبر رود او
به سوی همدم و همره رود او
نباشد اختیارت باز داری
به کج ره رفتنش ایراد داری
ولیکن ای تو یار جان جانی
دل است او از چه گمراهش بخوانی
ره عقلت ره بیراه باشد
ره دل دائما در راست باشد

[You must be registered and logged in to see this image.]

دوست دارم که از دم به دمی می نوشم
واین عالم پر ز غصه رابفروشم
لیکن چه بها دلی که از غصه تهی است،
مادام که من پیاله از می نوشم

چه می دانی که انسان از نمی دانم به تنگ است
ضمیر اندرونش با نمی دانم به جنگ است
کسی کز هو سخن ها را نهان دارد
نمی داند که این بنهفتگی ، رنگ است
فراز آن سر که می داند همه اسرار گیتی
خدایی می کند ، هم شوخ و شنگ است!
بیا بر خود نهیبی زن که از داور نمی دانی
مشو غره به عقل خویش ، غرور بر داوری ننگ است

بنازم داداش حیران ،نفست گرم
آقا سهیل نمی خواد با آخرین حرف شروع کنیم؟

اگه یک شعری تو حناق مون گیر کرد.


احمدجان

هیچ ترتیبی و عاداتی مجو

هرکجا خواستی
تو ان شعرت بگو

.

چاکرتم داداش
چشم
دیوانه ی بداهه گویی های شما

آره درست می فرمایید ، من اشتباه کردم خیلی ازتون عذر می خوام

چاکرتم داداش سهیل
من باید از استادم معذرت خواهی کنم که جسارت کردم
شما منو ببخشید

نه احمد آقا خواهش می کنم ممنون که تذکر دادید ، شاعر جماعت همین طوره دیگه ، یه چیزی که از ذهنش بیرون میاد ، هوش و حواسش میره و قاطی می کنه ، ما کوچیک و مخلص داداش احمد هم هستیم به مولا

وصل بودم صبحگاهی تا به شام
تا که فیلتر گشتم و مجلس تمام

شعرهای فی البدایه هرکس که میسرایه
معتاده انجمن شه هر روز به اینور ایه

هر دم بر این امیدم ،تا دولتم بر آید
آخر رسید عمرم ،هیچم ثمر نیامد

آقا شاهین کم پیدا شدن
شاهین خان کجایی عزیز
مردیم از دوریت

دیدی چه شد ای دوست ، راهم به تن ندادند
روحم به آسمان رفت ، کاه هم به من ندادند

دار را بر پا کنید ،کان دار یبقای خداست
همچو منصورش کنید ،او بنده ی ارباب ماست