از ریشه های یونانی در معنای " انسان" و " شکل " گرفته شده است . اسناد شکل ، ظاهر انسانی و یا احساسات ، اندیشه ها ، کردار و حتی حالات هیجانی انسان ها را به خداوند در برخی سلوک دینی ، انسانوش انگاری می خوانند. از دیدگاه روان شناسی ؛ این مفهوم چگونگی استدلالی را می رساند که بر پایه ی آن اوصاف ، و ویژگی ها و احساسات انسانی شامل همه ی موجودات ، مخصوصا" حیوانات شناخته می شوند . انسانوش انگاری از گرایش های انسان محوری منبعث می شود، به این معنی که انسان تمایل دارد وهر آن چه را که غیر انسانی است با در نظر گرفتن تجربیات درونی خود به داوری بگذارد. چه ، ویژگی های جهان روانی خود را در جهان واقعی منعکس می سازد.