الف : نظامی است در سازماندهی سیاسی کو حکومت بر پایه آن چند دولت از جزئی از خود مختاری و حاکمیت خود به منظور ایجاد قدرتی برتر و فوق آنان صرف نظر می کنند. اما این قدرت برتر نیز به نوبه ی خود توسط قدرت ها ی متشکل که جزئی از قدرت را برای خود حفظ کرده اند کنترل شده ، محدودیت می یابد. این نظام در برابر تمرکز گرایی ( سانترالیزم ) قرار می گیرد که در آن تمامی مقامات محلی از مرکز اعزام می شوند و مستقیما" بدان وابسته اند.
ب: آیینی سیاسی و جریانی فکری است که می تواند دو هدف مختلف را تعقیب کند:
1) نضج بخشیدن به نظام فدرال در داخل کشور با تمرکز زدایی و به رسمیت شناختن خود مختاری قدرت های منطقه ای ، در بخش هایی خاص
2) ایجاد و تقویت فدراسیونی بین کشورهای مختلف که در حال حاضر درای حاکمیت ملی هستند
در این زمینه ،گرایش های گوناگونی وجود دارد ، ماند گرایش های خاص هواداران حکومت فدرال در اروپا و امریکای لاتین . برخی از این هواداران حتی خواهان استقرار کنفدراسیون جهانی هستند.به طور کلی اندیشه فدرالیسم در سطح جهانی از اراده ای پویا در جهت استقرار صلح منبعث می شود( به همین جهت این اندیشه بعد از پیدایی جنگ ها ، مجددا" با توفیق قرین می شود) اندیشه بسیاری این است که صرف نظر کردن دولت ها از حاکمیت مطلق خود که به تحقیر همبستگی های لازم در سطح جهانی می انجامد، و همچنین استقرار یک سازمان فوق ملی که حائز یک قدرت واقعی سیاسی در تصمیم گیری در باب روابط بین دولت ها باشد ، امکان دست یابی به این هدف را فراهم می سازد.