Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionچنین گفت زرتشت Emptyچنین گفت زرتشت

more_horiz
[You must be registered and logged in to see this image.]

نویسنده : فریدریش ویلهام نیچه
مترجم : داریوش آشوبی
انتشارات : آگاه
384 صفحه

کتاب حالت داستان‌گونه دارد و قهرمان اصلی آن شخصی به نام "زرتشت" است. نیچه در این کتاب عقاید خود را از زبان این شخصیت بیان داشته‌است. نیچه، چنین گفت زرتشت را "کتابی برای همه کس و هیچ کس" هم نامیده ‌است.
این کتاب اثری است فلسفی و شاعرانه از فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی، که طی سالهای ۱۸۸۳ تا ۱۸۸۵ نوشته شد. این اثر مهمترین اثر نیچه است که در آن نظریاتی چون، "ابرمرد" و "بازگشت جاودانی" کامل‌ترین صورت و مثبت‌ترین معنی خود را پیدا می‌کند. "زرتشت" پس از ده سال آمادگی در عزلت کوههای آلپ احساس می‌کند که می‌خواهد شهد خرد خویش را به انسانها بچشاند، پس به شهر فرود می‌آید؛ اما مردم به صدای برخاسته از الهام گوش نمی‌دهند، زیرا جز به کف زدن برای بندبازیهای یک بندباز توجه ندارند و به سخنان او که آنها را نمی‌فهمند می‌خندند. پس زردشت باید حواریونی برای خود برگزیند که بتواند "گفتارهای" خویش را که تحقیر آرمانهای کهن است و به سبکی انجیلی تقریر می‌شود، خطاب به آنها بیان کند. نخستین گفتار تمثیلی است با عنوان "سه دگردیسی" که در آن می‌توان چگونگی تحول روح انسانی را درک کرد،در گفتارهای بعدی به موضوعات بسیار متنوعی پرداخته می‌شود: نویسنده با ضعف نفس آدمهای کم‌مایه‌ای که به رخوت آرام اخلاق پناه می‌برند؛ با متافیزیک، که جهان را با موعظه تجرید بی‌اعتبار می‌کند؛ با جمود کتابی فرهنگی که بیش از حد در خود فرورفته است؛ با ریاضت‌کشی که انسان را به فکر مرگ می‌اندازد؛ با کیش دولت‌پرستی که انسانها را با تبدیل آنها به بردگان دستگاهی غیرشخصی خفه می‌کند؛ و سرانجام با ابتذال اندیشه به مبارزه برمی‌خیزد. گفتارهای دیگر برعکس حاوی تصدیقاتی تهییج‌کننده است: یکی جنگ را به مثابه محرک انرژی انسانها می‌ستاید؛ دیگری در دوگانگی شخصیت که ثمره عزلت و تأمل است زیباترین صورت دوستی را مشاهده می‌کند؛ دیگری در مقابل ارزشهای مجرد، ارزش زندگی را می‌نشاند که غایت خود را در خود دارد؛ و سرانجام در آخرین گفتار، آن سخاوتمندی وافر فضیلت سالم را که دوست دارد به خود ببخشد تعلیم می‌دهد.

جملاتی از کتاب :

"آن که می خواهد روزی پریدن آموزد، نخست می باید ایستادن و راه یافتن و بالا رفتن و رقصیدن آموزد. پرواز را با پرواز آغاز نمی کنند!"
"آن که لذت نمی توان داد لذت نمی باید طلبید."
"به اعتبار خود دیوانه بودن به از فرزانه بودن در نظر دیگران"
"کسی برای تفریح نمی زاید، درد است که مرغان و شاعران را به قد قد وا می دارد."
"روزگاری کفران خدا بزرگترین کفران بود. اما خدا مرد و در پی آن این کفرگویان نیز بمردند."
"دوست می دارم آن را که چون تاس به سودش افتد، شرمسار شود و پرسد : نکند قمار بازی فریبکار باشم؟ زیرا که خواهان فناست."
"من دهانی بهر این گوشها نیستم."
"خفتن هنری کوچک نیست: برای آن سراسر روز را بیدار می باید بود."
"برخی از واعظان مرگ چنین می گویند: شهوت گناه است. بیا کناره گیریم و بی فرزند مانیم."
"مرد را برای جنگ باید پرورد و زن را برای دوباره نیرو گرفتن جنگاوران."

descriptionچنین گفت زرتشت EmptyRe: چنین گفت زرتشت

more_horiz
چنین گفت زرتشت ! :
بگذار آدم ها تا می توانند سنگ باشند ، تو از نژاد چشمه باش !
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply