[You must be registered and logged in to see this image.]
در پستي وبلاگي كه بعدا از طريق ايميل انتشار عمومي يافت به طعنه درباره روش تحقيقات دانشگاهي در ايران آمده بود:
1- Ctrl+A
2- Ctrl+C
3- Ctrl+V
4- Ctrl+P
دوستي به شوخي پرسيده بود يعني حتي Ctrl+S هم نميكنند؟ والبته در هر شوخي، كمي جدي نهفته است. اگر از مقابل در ورودي بزرگترين واحد دانشگاهي دانشگاه آزاد اسلامي يعني واحد علوم و تحقيقات تهران با پاي پياده عبور كنيد، ميبينيد كه با حروف درشت روي كف خيابان نوشتهاند: «پايان نامه».
البته به گمانم هيچيك از مسئولان اين واحد دانشگاهي نيز اين نوشته بزرگ بر كف خيابان را دنبال نكردهاند تا ببينند به كجا ختم ميشود، شايد به اين دليل كه هيچيك از مسئولان مربوطه با پاي پياده از اين در عبور نميكنند!
ماجرا فقط به دانشگاه آزاد ختم نميشود مقابل دانشگاه تهران و خيابانهاي اطراف آن نيز چنين وضعي دارد و از آن بدتر اينكه امروز قبح تحقيقات بازاري در ايران ريخته است.
من خود شاهد بودم صحاف پايان نامهام ميگفت كه هر روزه مشترياني دارد كه بهدنبال پايان نامه آماده هستند و جاهايي را نيز ميشناسد كه در كار خريد و فروش چنين تحقيقات آكادميكي هستند.
خدا بركت بدهد به اينترنت ! منبعي لايزال از همه نوع اطلاعات! چه كسي ميگويد علم بهتر از ثروت است ؟ ثروت داشته باش مقاله ISIنيز ميتواني بخري، در همين مهد علم و فرهنگ و هنر: تهران !
چه بر سر نظام دانشگاهي ما آمده است ؟ كدام استادان، كدام بخشهاي تحقيقاتي، كدام راهنمايان، كدام مراكز و پژوهشگاهها و پژوهشكدهها، كدام رسانهها، كدام رفيق ناباب، برخي دانشجويان را به سمت خريد يا حداكثر كپي پيست كردن تحقيقات ديگران سوق داده است؟ چرا نظام دانشگاهي ما از كشف ريشهها و درمان آن عاجز است؟ چرا و به چه دليل سر در برف فرو برده و مشكل را از اساس ناديده ميگيريم تا به تريج قبايمان بر نخورد؟
آيا روش تحقيق در دانشگاه بهصورت جدي و عميق و البته با متدهاي پيشرفته روز دنيا تدريس ميشود و دانشجويان چنان كه بايد و شايد راه علم آموزي و دانش جويي را فرا ميگيرند؟
آيا نظام مقاله محور دانشگاهي ما افراد را راغب به تقلب و كپيبرداري از تحقيقات ديگران نميكند؟ چگونه است كه فردي در دانشگاه با كمترين توان علمي كه حتي توان سخن گفتن چند دقيقهاي در باره موضوع تخصصياش را ندارد مقالات مشعشعي در باره بغرنجترين موضوعات حيطه علمي رشتهاش ارائه داده و حتي در ژورنالهاي علمي و پژوهشي منتشر ميكند؟ چه مكانيزمها و ساز و كارهايي براي كشف تقلبهاي علمي در محيطهاي آكادميك ما وجود دارد و آيا اساسا اين مكانيزمها از عهده رفع اين مشكل برآمدهاند؟ اگر پاسخ منفي است مشكل در كجاست و راه چاره چيست؟
ميگويند حرمت امامزاده را متولي آن بايد نگه دارد. در جايي كه شبهاتي در باره تقلبها و
كپي برداري از مقالات و تحقيقات ديگران توسط برخي افراد صاحب منصب علمي در ايران مطرح ميشود و رفع شبهه نيز نميشود چگونه ميتوان از زيردستان انتظار داشت كه اصول و قواعد اخلاق علمي را مو به مو رعايت كنند؟
تا وقتي يك بانك اطلاعاتي جامع و در دسترس براي بررسي امكان كپي برداري تحقيقات وجود نداشته باشد راه بر هر نوع سوءاستفاده تنبلها و و متقلبان باز خواهد بود. شايد وقت آن فرا رسيده باشد كه حتي براي جلوگيري از تحقيقات تكراري و موازيكاريهاي پژوهشي هم كه شده نرم افزاري مشابه «دژاوو» براي بانك اطلاعات پژوهشهاي انجام شده در ايران طراحي و در سطح ملي به كار گرفته شود. نرم افزار تقلب ياب.
در پستي وبلاگي كه بعدا از طريق ايميل انتشار عمومي يافت به طعنه درباره روش تحقيقات دانشگاهي در ايران آمده بود:
1- Ctrl+A
2- Ctrl+C
3- Ctrl+V
4- Ctrl+P
دوستي به شوخي پرسيده بود يعني حتي Ctrl+S هم نميكنند؟ والبته در هر شوخي، كمي جدي نهفته است. اگر از مقابل در ورودي بزرگترين واحد دانشگاهي دانشگاه آزاد اسلامي يعني واحد علوم و تحقيقات تهران با پاي پياده عبور كنيد، ميبينيد كه با حروف درشت روي كف خيابان نوشتهاند: «پايان نامه».
البته به گمانم هيچيك از مسئولان اين واحد دانشگاهي نيز اين نوشته بزرگ بر كف خيابان را دنبال نكردهاند تا ببينند به كجا ختم ميشود، شايد به اين دليل كه هيچيك از مسئولان مربوطه با پاي پياده از اين در عبور نميكنند!
ماجرا فقط به دانشگاه آزاد ختم نميشود مقابل دانشگاه تهران و خيابانهاي اطراف آن نيز چنين وضعي دارد و از آن بدتر اينكه امروز قبح تحقيقات بازاري در ايران ريخته است.
من خود شاهد بودم صحاف پايان نامهام ميگفت كه هر روزه مشترياني دارد كه بهدنبال پايان نامه آماده هستند و جاهايي را نيز ميشناسد كه در كار خريد و فروش چنين تحقيقات آكادميكي هستند.
خدا بركت بدهد به اينترنت ! منبعي لايزال از همه نوع اطلاعات! چه كسي ميگويد علم بهتر از ثروت است ؟ ثروت داشته باش مقاله ISIنيز ميتواني بخري، در همين مهد علم و فرهنگ و هنر: تهران !
چه بر سر نظام دانشگاهي ما آمده است ؟ كدام استادان، كدام بخشهاي تحقيقاتي، كدام راهنمايان، كدام مراكز و پژوهشگاهها و پژوهشكدهها، كدام رسانهها، كدام رفيق ناباب، برخي دانشجويان را به سمت خريد يا حداكثر كپي پيست كردن تحقيقات ديگران سوق داده است؟ چرا نظام دانشگاهي ما از كشف ريشهها و درمان آن عاجز است؟ چرا و به چه دليل سر در برف فرو برده و مشكل را از اساس ناديده ميگيريم تا به تريج قبايمان بر نخورد؟
آيا روش تحقيق در دانشگاه بهصورت جدي و عميق و البته با متدهاي پيشرفته روز دنيا تدريس ميشود و دانشجويان چنان كه بايد و شايد راه علم آموزي و دانش جويي را فرا ميگيرند؟
آيا نظام مقاله محور دانشگاهي ما افراد را راغب به تقلب و كپيبرداري از تحقيقات ديگران نميكند؟ چگونه است كه فردي در دانشگاه با كمترين توان علمي كه حتي توان سخن گفتن چند دقيقهاي در باره موضوع تخصصياش را ندارد مقالات مشعشعي در باره بغرنجترين موضوعات حيطه علمي رشتهاش ارائه داده و حتي در ژورنالهاي علمي و پژوهشي منتشر ميكند؟ چه مكانيزمها و ساز و كارهايي براي كشف تقلبهاي علمي در محيطهاي آكادميك ما وجود دارد و آيا اساسا اين مكانيزمها از عهده رفع اين مشكل برآمدهاند؟ اگر پاسخ منفي است مشكل در كجاست و راه چاره چيست؟
ميگويند حرمت امامزاده را متولي آن بايد نگه دارد. در جايي كه شبهاتي در باره تقلبها و
كپي برداري از مقالات و تحقيقات ديگران توسط برخي افراد صاحب منصب علمي در ايران مطرح ميشود و رفع شبهه نيز نميشود چگونه ميتوان از زيردستان انتظار داشت كه اصول و قواعد اخلاق علمي را مو به مو رعايت كنند؟
تا وقتي يك بانك اطلاعاتي جامع و در دسترس براي بررسي امكان كپي برداري تحقيقات وجود نداشته باشد راه بر هر نوع سوءاستفاده تنبلها و و متقلبان باز خواهد بود. شايد وقت آن فرا رسيده باشد كه حتي براي جلوگيري از تحقيقات تكراري و موازيكاريهاي پژوهشي هم كه شده نرم افزاري مشابه «دژاوو» براي بانك اطلاعات پژوهشهاي انجام شده در ايران طراحي و در سطح ملي به كار گرفته شود. نرم افزار تقلب ياب.