[You must be registered and logged in to see this image.]
اين روزها سفر به قاره آفريقا و گردشگري در مناطق طبيعي آن تقاضايي مطرح در شركتهاي خدمات مسافرتي شده است، بهگونهاي كه احساس ميكني سفر به اين ديار مد شده است.
اما گويي تورگردانان و خدماتدهندگان مقصدي جديد راهانداختهاند.در اين شرايط بهتر است قبل از آنكه آژانسهاي مسافرتي به شما بگويند به كدام كشور برويد خودتان نگاهي به وضعيت و جغرافياي كشورهاي آفريقايي بيندازيد.
كشورهاي آفريقايي عمدتا مناطق بكرطبيعي بسياري دارند؛ به همين دليل سفر به آفريقا به نوعي يك طبيعتگردي بكر محسوب ميشود . بهنظر ميرسد تجربه گردشگري در طبيعت آفريقا بتواند به ما نيز در راهاندازي طبيعتگردي درست و به معناي واقعي آن كمك كند.
شكوه قاره آفريقا در منظره و چشماندازههاي بسيار زيبا و حيرتانگيز، حياتوحش شگفتآور و فرهنگهاي انساني متفاوت آن است. در قاره آفريقا 50 كشور وجود دارد و بيش از800 ميليون نفر در اين قاره زندگي ميكنند. قاره آفريقا از نظر وسعت، دومين قاره بزرگ جهان پس از قاره آسياست.
اقيانوسها و درياچههايي كه دورتادور قاره آفريقا را در بر گرفتهاند موجب شدهاند كه اين قاره سواحلي طولاني داشته باشد. اين سواحل در كنارههاي اقيانوس اطلس، اقيانوس هند، درياي مديترانه و درياي سرخ امتداد يافتهاند. در شمال قاره آفريقا بيابان «ساهارا» يا «صحراي بزرگ» قرار دارد. صحراي بزرگ وسيعترين بيابان جهان است و تقريبا تمام بخش شمالي قاره آفريقا را در بر گرفته است.
2 صحراي مهم ديگر هم در بخش جنوبغربي قاره آفريقا وجود دارند كه نامهاي آنها «كالاهاري» و«ناميبي» است.
2 رود مهم و اصلي كه در قاره آفريقا جاري هستند رود نيل و رود كنگو هستند. رود نيل طولانيترين رود جهان است. در بخش انتهايي اين رود و در جنوب آن درياچه ويكتوريا قرار دارد كه بزرگترين درياچه قاره آفريقاست.
در نزديكي درياچه ويكتوريا و در سمت جنوب شرقي اين درياچه كوه «كليمانجارو» قرار دارد كه بلندترين منطقه قاره آفريقاست. همچنين يكي از مهمترين آبشارهاي جهان به نام «آبشار ويكتوريا» هم در قاره آفريقا قرار دارد.
حيات وحش قاره آفريقا در جهان معروف است. حيوانات اين قاره فيل، كرگدن، اسبآبي، شير و ببر هستند. همچنين حيوانات ديگري مانند آهو، غزال، زرافه، ميمون، گوريل، كفتار، شامپانزه نيز در اين قاره وجود دارند. بيشتر اين حيوانات در علفزارهاي باز و وسيع اين قاره و جنگلهاي حارهاي و باراني آن زيست ميكنند.
مردم قاره آفريقا از صدها قوم و گروه مختلف هستند و هر گروه زبان، سنت، مذهب، هنر و تاريخ ويژه خود را دارند. قاره آفريقا در دوران تاريخ سياسي خود، مقر سلطنت مصريها، پادشاهان آفريقايي، مستعمره اروپاييها و كشورهاي مستقل بوده است.
كشورهاي آفريقايي: كنگو
25هزار سال قبل، مردماني در قاره آفريقا به جنگلهاي واقع در حوزه رود كنگو آمدند و زندگي خود را در اين منطقه آغاز كردند. رود كنگو در نيمه غربي قاره آفريقا جاري است. مردم اين منطقه از جنگل، چوب فراهم ميكردند و براي غذا هم از ريشههاي خوراكي گياهان استفاده ميكردند. رود كنگو يكي از پهنترين رودهاي جهان است؛ فقط رود آمازون واقع در آمريكايجنوبي است كه نسبت به رود كنگو در مناطق وسيعتري جاري است.
امروزه حوزه رود كنگو شامل 2كشور ميشود كه هر يك از آنها در دو طرف رود كنگو قرار دارند. نام هر دوي اين كشورها، كنگو است. گاهي براي تشخيص آنها از يكديگر از نام شهرهايي كه پايتخت اين دو كشور است، استفاده ميكنند.
پايتخت يكي از آنها برازاويل و پايتخت ديگري كينشازا است. كنگو (برازاويل) بهطور رسمي با نام جمهوري كنگو و كنگو (كينشازا) بهطور رسمي جمهوري دمكراتيك كنگو ناميده ميشوند. نام منطقه كنگو از كلمه «باكنگو» گرفته شده كه نام يكي از گروههاي اصلي است كه در اين منطقه زندگي ميكنند.
اين مردم از چندين قرن پيش، در اين منطقه زندگي ميكردهاند؛ از هنگامي كه كنگو مقر حكومت پادشاهان مختلف بوده است. در سال1483 ميلادي (قرن پنجم) هنگامي كه پادشاهي كنگو در اين كشور حكومت ميكرد، پرتغاليها به كنگو آمدند. ابتدا پرتغاليهاي
تازه وارد، با مردم اين حكومت رفتاري دوستانه داشتند تا اينكه بالاخره در سده 1530(قرن ششم) پرتغاليها مردم « باكنگو» را بهعنوان برده به خارج از كشور ميفرستادند.
در اواخر سالهاي1800 ميلادي (قرن نوزدهم) ديگر كشورهاي اروپايي نيز به منطقه كنگو علاقهمند شدند. آنها متوجه شدند كه ميتوانند از اين رود با ارزش بهعنوان مسيري براي تجارت و دادوستد ميان كشورهاي واقع در غرب آفريقا و كشورهاي بخش داخلي اين قاره استفاده كنند.
مردم منطقه كنگو در سال1960 ميلادي بالاخره توانستند استقلال خود را بهدست آورند. با اينكه هر دو كشور كنگو آزادي خود را بهدست آوردند ولي با مشكلات زيادي روبهرو شدند و دورههاي سخت و خشن جنگهاي داخلي براي كسب قدرت را تجربه كردند. بيشتر مردمان ساكن كشورهاي كنگو روستانشين هستند و تقريبا بيش از دوسوم اين مردم در روستاها زندگي فقيرانهاي دارند.
گينه
گينه كشوري است كه در غرب قاره آفريقا و در كناره اقيانوس اطلس قرار دارد. پايتخت اين كشور شهر«كاناكري» است كه بندر بسيار مهم اين كشور است. كشتيها به اين بندر ميآيند و مواد معدني و كالاهاي ديگري را بار ميزنند و به بازارهاي سراسر جهان حمل ميكنند.
كشور گينه به 4منطقه اصلي تقسيم ميشود: يك منطقه دشتهاي هموار واقع در امتداد ساحل هستند و ديگري منطقه شمال گينه است كه شامل علفزارهاي وسيع استوايي است كه « ساوانا» نام دارند. در اين علفزارهاي استوايي و در فصل بارانهاي شديد، علفهايي ميرويند كه ارتفاع آنها به 3متر ميرسد.
در ميان «ساوانا» يا علفزارهاي شمال گينه درختهايي بهصورت پراكنده در لابهلاي علفها رشد ميكنند. در شرق گينه و درست در كنار دشت هموار، ناگهان رشته كوههاي «فوتا جالان» سر بر افراشتهاند. كوههاي فوتا جالان سرچشمه 3رود اصلي جاري در منطقه غرب قاره آفريقا هستند. اين كوهها منبع رودهاي نيجر، گامبيا و رودخانههاي سنگال هستند كه جريان اين رودها از كشور گينه و از كوههاي فوتا جالان آغاز ميشود.
جنوب شرقي گينه منطقهاي تپهاي است كه اين تپهها پوشيده از جنگلهاي انبوه هستند و در اين جنگلها درختاني با چوبهاي بسيار باارزش رشد كردهاند؛ مانند درختان ساج، ماهون و آبنوس. ولي بسياري از اين جنگلها بهتدريج به علفزارهاي لخت تبديل ميشوند زيرا مردم منطقه اين درختان را بهصورت فراوان قطع ميكنند تا بتوانند از زمينهاي هموار براي كشاورزي و تهيه مواد غذايي استفاده كنند و بيشتر مردم گينه محصولات كشاورزي و موادغذايي خود را از اين طريق تامين ميكنند.
مردم گينه برنج، آرد مانيوك، سيبزميني شيرين، موز، قهوه، آناناس، بادام زميني، سيبزميني هندي و ذرت ميكارند. مقدار كمي از اين محصولاتي كه در گينه كشت ميشوند به كشورهاي ديگر فروخته ميشوند.
مردم اين كشور از گروهها و اقوام مختلف هستند. بسياري از مردم منطقه كوههاي فوتاجالان از اقوام «فولاني» هستند. در منطقه شمال گينه اقوام «ماكين» زندگي ميكنند و ديگر اقوام مهم و اصلي گينه اقوام، سوسو، كيسي و كيپل هستند.
تا سال1958 كشور گينه مستعمره كشور فرانسه بود، به همين علت زبان رسمي مردم گينه، زبان فرانسه است. اما مردم اين كشور به زبانهاي مختلف و فراوان آفريقشايي هم صحبت ميكنند.
اين روزها سفر به قاره آفريقا و گردشگري در مناطق طبيعي آن تقاضايي مطرح در شركتهاي خدمات مسافرتي شده است، بهگونهاي كه احساس ميكني سفر به اين ديار مد شده است.
اما گويي تورگردانان و خدماتدهندگان مقصدي جديد راهانداختهاند.در اين شرايط بهتر است قبل از آنكه آژانسهاي مسافرتي به شما بگويند به كدام كشور برويد خودتان نگاهي به وضعيت و جغرافياي كشورهاي آفريقايي بيندازيد.
كشورهاي آفريقايي عمدتا مناطق بكرطبيعي بسياري دارند؛ به همين دليل سفر به آفريقا به نوعي يك طبيعتگردي بكر محسوب ميشود . بهنظر ميرسد تجربه گردشگري در طبيعت آفريقا بتواند به ما نيز در راهاندازي طبيعتگردي درست و به معناي واقعي آن كمك كند.
شكوه قاره آفريقا در منظره و چشماندازههاي بسيار زيبا و حيرتانگيز، حياتوحش شگفتآور و فرهنگهاي انساني متفاوت آن است. در قاره آفريقا 50 كشور وجود دارد و بيش از800 ميليون نفر در اين قاره زندگي ميكنند. قاره آفريقا از نظر وسعت، دومين قاره بزرگ جهان پس از قاره آسياست.
اقيانوسها و درياچههايي كه دورتادور قاره آفريقا را در بر گرفتهاند موجب شدهاند كه اين قاره سواحلي طولاني داشته باشد. اين سواحل در كنارههاي اقيانوس اطلس، اقيانوس هند، درياي مديترانه و درياي سرخ امتداد يافتهاند. در شمال قاره آفريقا بيابان «ساهارا» يا «صحراي بزرگ» قرار دارد. صحراي بزرگ وسيعترين بيابان جهان است و تقريبا تمام بخش شمالي قاره آفريقا را در بر گرفته است.
2 صحراي مهم ديگر هم در بخش جنوبغربي قاره آفريقا وجود دارند كه نامهاي آنها «كالاهاري» و«ناميبي» است.
2 رود مهم و اصلي كه در قاره آفريقا جاري هستند رود نيل و رود كنگو هستند. رود نيل طولانيترين رود جهان است. در بخش انتهايي اين رود و در جنوب آن درياچه ويكتوريا قرار دارد كه بزرگترين درياچه قاره آفريقاست.
در نزديكي درياچه ويكتوريا و در سمت جنوب شرقي اين درياچه كوه «كليمانجارو» قرار دارد كه بلندترين منطقه قاره آفريقاست. همچنين يكي از مهمترين آبشارهاي جهان به نام «آبشار ويكتوريا» هم در قاره آفريقا قرار دارد.
حيات وحش قاره آفريقا در جهان معروف است. حيوانات اين قاره فيل، كرگدن، اسبآبي، شير و ببر هستند. همچنين حيوانات ديگري مانند آهو، غزال، زرافه، ميمون، گوريل، كفتار، شامپانزه نيز در اين قاره وجود دارند. بيشتر اين حيوانات در علفزارهاي باز و وسيع اين قاره و جنگلهاي حارهاي و باراني آن زيست ميكنند.
مردم قاره آفريقا از صدها قوم و گروه مختلف هستند و هر گروه زبان، سنت، مذهب، هنر و تاريخ ويژه خود را دارند. قاره آفريقا در دوران تاريخ سياسي خود، مقر سلطنت مصريها، پادشاهان آفريقايي، مستعمره اروپاييها و كشورهاي مستقل بوده است.
كشورهاي آفريقايي: كنگو
25هزار سال قبل، مردماني در قاره آفريقا به جنگلهاي واقع در حوزه رود كنگو آمدند و زندگي خود را در اين منطقه آغاز كردند. رود كنگو در نيمه غربي قاره آفريقا جاري است. مردم اين منطقه از جنگل، چوب فراهم ميكردند و براي غذا هم از ريشههاي خوراكي گياهان استفاده ميكردند. رود كنگو يكي از پهنترين رودهاي جهان است؛ فقط رود آمازون واقع در آمريكايجنوبي است كه نسبت به رود كنگو در مناطق وسيعتري جاري است.
امروزه حوزه رود كنگو شامل 2كشور ميشود كه هر يك از آنها در دو طرف رود كنگو قرار دارند. نام هر دوي اين كشورها، كنگو است. گاهي براي تشخيص آنها از يكديگر از نام شهرهايي كه پايتخت اين دو كشور است، استفاده ميكنند.
پايتخت يكي از آنها برازاويل و پايتخت ديگري كينشازا است. كنگو (برازاويل) بهطور رسمي با نام جمهوري كنگو و كنگو (كينشازا) بهطور رسمي جمهوري دمكراتيك كنگو ناميده ميشوند. نام منطقه كنگو از كلمه «باكنگو» گرفته شده كه نام يكي از گروههاي اصلي است كه در اين منطقه زندگي ميكنند.
اين مردم از چندين قرن پيش، در اين منطقه زندگي ميكردهاند؛ از هنگامي كه كنگو مقر حكومت پادشاهان مختلف بوده است. در سال1483 ميلادي (قرن پنجم) هنگامي كه پادشاهي كنگو در اين كشور حكومت ميكرد، پرتغاليها به كنگو آمدند. ابتدا پرتغاليهاي
تازه وارد، با مردم اين حكومت رفتاري دوستانه داشتند تا اينكه بالاخره در سده 1530(قرن ششم) پرتغاليها مردم « باكنگو» را بهعنوان برده به خارج از كشور ميفرستادند.
در اواخر سالهاي1800 ميلادي (قرن نوزدهم) ديگر كشورهاي اروپايي نيز به منطقه كنگو علاقهمند شدند. آنها متوجه شدند كه ميتوانند از اين رود با ارزش بهعنوان مسيري براي تجارت و دادوستد ميان كشورهاي واقع در غرب آفريقا و كشورهاي بخش داخلي اين قاره استفاده كنند.
مردم منطقه كنگو در سال1960 ميلادي بالاخره توانستند استقلال خود را بهدست آورند. با اينكه هر دو كشور كنگو آزادي خود را بهدست آوردند ولي با مشكلات زيادي روبهرو شدند و دورههاي سخت و خشن جنگهاي داخلي براي كسب قدرت را تجربه كردند. بيشتر مردمان ساكن كشورهاي كنگو روستانشين هستند و تقريبا بيش از دوسوم اين مردم در روستاها زندگي فقيرانهاي دارند.
گينه
گينه كشوري است كه در غرب قاره آفريقا و در كناره اقيانوس اطلس قرار دارد. پايتخت اين كشور شهر«كاناكري» است كه بندر بسيار مهم اين كشور است. كشتيها به اين بندر ميآيند و مواد معدني و كالاهاي ديگري را بار ميزنند و به بازارهاي سراسر جهان حمل ميكنند.
كشور گينه به 4منطقه اصلي تقسيم ميشود: يك منطقه دشتهاي هموار واقع در امتداد ساحل هستند و ديگري منطقه شمال گينه است كه شامل علفزارهاي وسيع استوايي است كه « ساوانا» نام دارند. در اين علفزارهاي استوايي و در فصل بارانهاي شديد، علفهايي ميرويند كه ارتفاع آنها به 3متر ميرسد.
در ميان «ساوانا» يا علفزارهاي شمال گينه درختهايي بهصورت پراكنده در لابهلاي علفها رشد ميكنند. در شرق گينه و درست در كنار دشت هموار، ناگهان رشته كوههاي «فوتا جالان» سر بر افراشتهاند. كوههاي فوتا جالان سرچشمه 3رود اصلي جاري در منطقه غرب قاره آفريقا هستند. اين كوهها منبع رودهاي نيجر، گامبيا و رودخانههاي سنگال هستند كه جريان اين رودها از كشور گينه و از كوههاي فوتا جالان آغاز ميشود.
جنوب شرقي گينه منطقهاي تپهاي است كه اين تپهها پوشيده از جنگلهاي انبوه هستند و در اين جنگلها درختاني با چوبهاي بسيار باارزش رشد كردهاند؛ مانند درختان ساج، ماهون و آبنوس. ولي بسياري از اين جنگلها بهتدريج به علفزارهاي لخت تبديل ميشوند زيرا مردم منطقه اين درختان را بهصورت فراوان قطع ميكنند تا بتوانند از زمينهاي هموار براي كشاورزي و تهيه مواد غذايي استفاده كنند و بيشتر مردم گينه محصولات كشاورزي و موادغذايي خود را از اين طريق تامين ميكنند.
مردم گينه برنج، آرد مانيوك، سيبزميني شيرين، موز، قهوه، آناناس، بادام زميني، سيبزميني هندي و ذرت ميكارند. مقدار كمي از اين محصولاتي كه در گينه كشت ميشوند به كشورهاي ديگر فروخته ميشوند.
مردم اين كشور از گروهها و اقوام مختلف هستند. بسياري از مردم منطقه كوههاي فوتاجالان از اقوام «فولاني» هستند. در منطقه شمال گينه اقوام «ماكين» زندگي ميكنند و ديگر اقوام مهم و اصلي گينه اقوام، سوسو، كيسي و كيپل هستند.
تا سال1958 كشور گينه مستعمره كشور فرانسه بود، به همين علت زبان رسمي مردم گينه، زبان فرانسه است. اما مردم اين كشور به زبانهاي مختلف و فراوان آفريقشايي هم صحبت ميكنند.