مسابقه براى ايجاد انگيزه، كار مثبتى است.
حضرت سليمان براى حاضر كردن تخت بلقيس بين كارگزاران خود ايجاد رقابت كرد (ايجاد رقابت يك نوع مسابقه است) و فرمود: «أيّكم يأتينى بعرشها»(نمل، 38.) كدام يك از شما تخت بلقيس را براى من مى‏آورد؟ يكى گفت: قبل از اين‏كه از جايت بلند شوى آن را حاضر مى‏كنم. «أنا آتيك به قبل أن تقوم من مقامك»(نمل، 39.) ديگرى گفت: تا چشم بر هم زنى، آن را حاضر مى‏سازم. «أنا آتيك به قبل أن ترتدّ اليك طرفك»( نمل، 40.) و به نوعى اين يك مسابقه بود.
قرآن در مورد كارهاى خير دستور سبقت و مسابقه مى‏دهد. «فاستبقوا الخيرات»(بقره، 148.)
و از كسانى كه در انجام كارهاى خير از يكديگر سرعت مى‏گيرند، ستايش كرده است. «يسارعون فى الخيرات»( انعام، 90.)
حضرت على‏عليه السلام در دعاى كميل از خداوند مى‏خواهد كه او را در ميدان مسابقه در خيرات قرار دهد. «و اجعلنى فى ميادين السابقين»
در قرآن مى‏خوانيم كه براى دريافت مغفرت الهى، سرعت بگيريد. «سارعوا الى مغفرةٍ من ربّكم»(آل‏عمران، 133.)
در اذان كه شعار رسمى مسلمانان است با جمله «حىّ على الصّلاة» و «حىّ على الفلاح» مردم را به سرعت و شتاب و سبقت در نماز، دعوت مى‏كند.
همين كه خداوند از موسى‏عليه السلام پرسيد: چرا زودتر از ياران به كوه طور آمده‏اى؟ «و ما أعجلك عن قومك يا موسى»(طه، 83 و 84.) موسى گفت: قوم من به دنبال من مى‏آيند و من براى خشنودى تو شتاب كردم.
امام صادق‏عليه السلام فرمود: انسان عاشق و مشتاق در فكر غذا و لباس و مسكن نيست و آرام و قرار ندارد تا به محبوبش برسد؛ همان گونه كه حضرت موسى به عشق دريافت وحى، خواب و خوراك نداشت و فرمود: خدايا! من زودتر از قوم خود آمده‏ام تا تو راضى شوى. «عجلت اليك ربّ لترضى»(تفسير نور، ج‏7، ص‏375.)
بنابراين، شعار «عجله كار شيطان است» همه جا درست نيست، زيرا در كارهاى خير به ما سفارش كرده‏اند كه عجله كنيد، از جمله:
1. سعى كنيد جوانان و بخصوص دختران را خيلى زود به ازدواج در بياوريد.
2. در سلام‏دادن به ديگران پيش دستى كنيد.
3. تا ديگران افكار انحرافى خودشان را به نسل شما تزريق نكرده‏اند، شما پيش دستى كنيد و به تعليم صحيح فرزندانتان مبادرت ورزبد.
4. در رفتن به مسجد و اقامه‏ى نماز عجله كنيد.
5. در آشتى دادن ميان كسانى كه با هم قهر و دشمنى دارند، عجله كنيد.
6. در پذيرايى از مهمان عجله كنيد.
7. در پرداخت زكات بهتر است همان روز برداشت، حق محرومان داده شود.