[You must be registered and logged in to see this image.]
داستان های عشق هندو (از متن سانسکریت)
مترجم : صادق چوبک
............................
تعداد صفحه: 128
نشر: جامه دران (25 مرداد، 1384)
شابک: 964-5858-22-4
قطع کتاب: رقعی
............................
مروری بر کتاب :
«مهپاره»، شانزدهمین بخش از نسخهی کهن متن مفصل سانسکریتی است به نام «جوهر اقیانوس زمان»1. در یکی از افسانههای قدیمی هندو آمدهاست که خدایان و اهریمنان با هم نشستند و بر آن شدند تا جوهر حیات جاویدان را بهدست آورند. بدین منظور، به متلاطم ساختن اقیانوس شیر پرداختند. سپس ادویه از گیاهانی بر آن پاشیدند و با اهرم کوه «ماندارا»2 آن را به هم زدند تا آنکه جوهر زندگی با چیزهای دیگر بهدست آوردند. یکی از آنها «ماه» بود که آن را خدای گیاهان مینامند.
در زبان سانسکریت، ماه و خورشید، هر دو نرند، نه نر و ماده. شاعران هندو هرگاه بخواهند در آثار خود، ماه مادینهای بهکار برند، قرص ماه را شانزده پاره میکنند و پارهای از آن را به نام «زن» برمیگزینند. از این روست که زن زیبا را «مهپاره» گویند.
این اثر ـ چنانکه گفته شد ـ بهدست آوردن «جوهر اقیانوس زمان» نام دارد و مانند ماه به شانزده بخش درآمده و هر یک به نامی خوانده شدهاست. بخشی که شما ملاحظه میکنید، «مهپاره» نام دارد که از تابش سرخی آفتاب مغرب، رنگ گرفتهاست.
در اینجا باید به رنگ سرخ توجه داشت که در سانسکریت، نشان عشق است؛ بدین معنی که قهرمان زنِ کتاب از دیدن روی قهرمان مردِ کتاب که «سوریا کانتا3» نام دارد و به معنی «سنگ خورشید» (حجرالشمس) است، سرخ میشود که نشان عاشق شدن است.
داستان های عشق هندو (از متن سانسکریت)
مترجم : صادق چوبک
............................
تعداد صفحه: 128
نشر: جامه دران (25 مرداد، 1384)
شابک: 964-5858-22-4
قطع کتاب: رقعی
............................
مروری بر کتاب :
«مهپاره»، شانزدهمین بخش از نسخهی کهن متن مفصل سانسکریتی است به نام «جوهر اقیانوس زمان»1. در یکی از افسانههای قدیمی هندو آمدهاست که خدایان و اهریمنان با هم نشستند و بر آن شدند تا جوهر حیات جاویدان را بهدست آورند. بدین منظور، به متلاطم ساختن اقیانوس شیر پرداختند. سپس ادویه از گیاهانی بر آن پاشیدند و با اهرم کوه «ماندارا»2 آن را به هم زدند تا آنکه جوهر زندگی با چیزهای دیگر بهدست آوردند. یکی از آنها «ماه» بود که آن را خدای گیاهان مینامند.
در زبان سانسکریت، ماه و خورشید، هر دو نرند، نه نر و ماده. شاعران هندو هرگاه بخواهند در آثار خود، ماه مادینهای بهکار برند، قرص ماه را شانزده پاره میکنند و پارهای از آن را به نام «زن» برمیگزینند. از این روست که زن زیبا را «مهپاره» گویند.
این اثر ـ چنانکه گفته شد ـ بهدست آوردن «جوهر اقیانوس زمان» نام دارد و مانند ماه به شانزده بخش درآمده و هر یک به نامی خوانده شدهاست. بخشی که شما ملاحظه میکنید، «مهپاره» نام دارد که از تابش سرخی آفتاب مغرب، رنگ گرفتهاست.
در اینجا باید به رنگ سرخ توجه داشت که در سانسکریت، نشان عشق است؛ بدین معنی که قهرمان زنِ کتاب از دیدن روی قهرمان مردِ کتاب که «سوریا کانتا3» نام دارد و به معنی «سنگ خورشید» (حجرالشمس) است، سرخ میشود که نشان عاشق شدن است.