طبق این دو روایت که خوشبختانه راوی ان شخص ام المومنین میباشد .ایشان منظور پیامبر را از حدیث شریف ثقلین فهمیده.ومی دانسته که خانواده ایشان علی واولاد علی میباشند. چه خصومتی بین علی وعایشه وجود داشتهکه مسئله غدیر تا قرن دوم هجری دفن گردید.
ویا حتی سفارش پیغمبر به رعایت حقوق انها به فراموشی سپرده شد.تا زمانی که پیغمبر زنده بود. کوچکترین بی حرمتی نسبت به همین عترت نمی گردید .کسی نبود بگوید.این علی همان علیست این خانواده همان خانواده است.فقط پیامبر از میان انها رفته.
به نظر من کینه ما بین علی وعایشه را در این روایت جستجو نمود.
عایشه درمورد تهمتی که منافقین مدینه به او زدندچنین میگود :
در یکی از سفرهای پیامبر من درکجاوه ای سوار بر شتر بودم .هنگامی که کاروان جهت استراحت اطراق کرد .من برای قضای حاجت از کاروان دور شدم.در بر گشت مهره ای از مهرههای گردنبندم گم شد .در زمانی که من
به دنبال ان می گشتم کاروان به خیال اینکه من در کجاوه سوار هستم به راه افتاد.
وقتی برگشتم دیدم که کاروان رفته است .ومن مطمئن بودم که هر وقت پیامبر متوجه غیبت من گردد کسانی را بدنبال من خواهد فرستاد.این بود که در همان محل منتظر ماندم.
همچنان که منتظر بودم"صفوان ابن معطل ذکوانی" که درپی کاروان روان بود
مرا دید و چون قبل از ایه حجاب مرا دیده بود شناخت .وبدون اینکه کلمه ای بگوید شتر را خواباند و من سوار شدم وبه دنبال کاروان حرکت کردیم.
موقعی که ما به کاروان رسیدیم انها نزدیک مدینه رسیده بودند.
عبدالله ابن ابی وقتی مرا با صفوان دید .شایعه ای را در مدینه منتشر کرد که همسر پیامبر با مرد نا محرم چه میکند .
من که از این موضوع خبر نداشتم سبب سردی رفتار پیامبر را نمی دانستم.پیامبر با من حرف نمی زد وفقط سلام مرا جواب میداد
و برای اینکه تکلیف مرا روشن کند .با خواص به شور نشست .علی به پیامبر پیشنهاد طلاق را داد.تا اینکه بعد از چند روز خداوند نقشه منافقین ومدینه و سر دسته انها عبدالله ابن ابی را با نزول ایه بر ملا کرد . وحکم به برایت من داد .
به نظر من کینه علی ازاین پیشنهاد در دل ام المومنین عایشه جا گرفت.
واین نظریه علی ابن ابیطالب چقدر بر عایشه سخت امد .که به جمل کشیده شد.در جریان قتل خلیفه سوم نقش اصلی ومحرک را عایشه ایفا کرد.وهنگامی که دید .عثمان خلافت را خانوادگی کرده وال ابوسفیان را
والی ولایات نموده و بذل وبخششهای بی رویه از بیت المال وتبعیضها ی او
غیر قابل تحمل گشته خطاب به شورشیان گفت "بکشید این پیر نادان را"
وبعد از اینکه دید مردم به خانه علی هجوم اوردند.گفت/"اگر میدانستم به سراغ او می روید وبا او بیعت میکنید .هرگز نمی گذاشتم خلیفه کشته شود/" احمد ابن حمبل که بزگ اهل تسنن است در مسند خود می نویسد که پیامبر در منطقه غدیر دست علی را برای جانشینی خود بالا برد.
ولی مردم بعد از پیامبر سراغ دیگری رفتند .وخداوند حق علی را از خلافت
کنار گذاشت تا زمانی که همان مردم به قدری تشنه علی شدند که خلیفه
شورایی دا کشتند وبه خانه علی یورش بردند.
وهمه میدانیم که علی چقدر انها را پست وخفیف شمارد و چقدر منت بار انها کرد .و حکومت بر انها را از اب بینی بزی کم ارزشتر میدانستودر جای دیگر انها رابه شتران افسار گسیخته تشبیه کرد.
رابطهعلی با خلفای پیشین وشخص ام المومنین چگونه بود.ایا یک رابطه کینه توزانه یا یکرابطه برادرانه.کدام یک؟
تاریخ نشان میدهد علی نه تنها خلیلی در حکومتهای خلفای پیشین ایجاد نکرد.بلکه همکاری تنگا تنگی نیزبا انها داشته و هر وقت که طرف شور انها
قرار میگرفته طبق سنت و مصالح اسلام نظر میداده.بارها شنیدهایم که خلیفه دوم عمر گفته بود اگر علی نبود من هلاک می شدم.
این جمله در معتبر ترین کتاب برادران اهل تسنن یعنی صحیح بخاری امده
است.در جریان جنگ با امپراطوری عظیم ایران رهنمودهاو نقشه های جنگی علی یکی از عوامل اصلی این پیروزی بود وقتی که عمر جهت شرکت در جنگ با علی مشورت کرد نظر علی این بود فرمود شما خلیفه اید اگر کشته شوید شیرازه سپاه به هم میریزدواز رفتن خلیفه به جنگ جلوگیری کرد .
ایا این مصلحت اندیشی علی وخیر خواهی علی نشان نمی دهد که علی کینه ای از انها در دل نداشته .
نه بلکه بخدا قسم علی دنیا را سه طلاقه کرده بود .و ان را عروسی میدانست.که هر شب در اغوش دیگریست.
علما وبزرگان اهل تسنن تماما اتفاق نظر دارند .که علی اهل ثروت ومنافع دنیوی نبوده که اگر چنین بود هرگز با انها دوستی نمی کرد.اگر علی دشمنی از انها در دل داشت .که نام انها را بر روی فرزندان خود نمی گذاشت خواننده گرامی ایا شما حاضرید نام دشمنان خود را بر روی فرزند خود بگذارید .ما شیعیان که پیروان علی هستیم بعد از هزار و چهارصد سال هنوز حاضر نیستیم اسم فرزندمان را عمر ویا عثمان ویا ابوبکر بگذاریم
ولی مولای ما علی فرزندانی به این نامها داشته ویا حتی دختر خود
ام کلثوم شیر زن تاریخ ساز کربلا را به همسری خلیفه دوم به خانه او
فرستاد حال با وجود اینهمه دلیل می توان علی را کینه توز دانست یا کسانی که جنگ برادر کشی جمل را به راه انداختند .دو لشکر در برابر هم قرار گرفتند .در انسو ام المومنین عایشه همسر محبوب پیامبر .طلحه وزبیر از اصحاب با وفای پیامبر و طرف دیگر علی خلیفه برحق وبر گزیده امت وابن عباس پسر عموی پیامبر وعمار یاسر از زجر کشیدگان اصحاب.
واقعا" امتحان سختی بود . راستی تا الان فکر کردهایم که بدور از تمام تعصبات مقدس شیعی اگرماهم در ان زمان بودیم کدام جبهه را انتخاب میکردیم.یک طرف همسر پیامبر که بارها در مورد او فرموده بود "ارحمی یاحمیرا" وام المومنین وطلحه وزبیر که القاب طلحه الخیر وسیف الاسلام را ازپیامبر دریافت نمودند.ودر طرف دیگر علی پسر عمو و داماد پیامبر وهمسر ام ابیهای او وابن عباس پسر عمو وراوی احادیث پیامبر وعمار یاسر که پیامبر قول شهادت در راه خدا را به او داده .
واقعا" امتحان سختی بوده و افرین بر انهایی که درست انتخاب کردند .واما عکس العمل علی بسیار جالب ومصلحت اندیشانه بوده که در روز های اینده اگر تمایل داشتید به ان می پردازیم.
ویا حتی سفارش پیغمبر به رعایت حقوق انها به فراموشی سپرده شد.تا زمانی که پیغمبر زنده بود. کوچکترین بی حرمتی نسبت به همین عترت نمی گردید .کسی نبود بگوید.این علی همان علیست این خانواده همان خانواده است.فقط پیامبر از میان انها رفته.
به نظر من کینه ما بین علی وعایشه را در این روایت جستجو نمود.
عایشه درمورد تهمتی که منافقین مدینه به او زدندچنین میگود :
در یکی از سفرهای پیامبر من درکجاوه ای سوار بر شتر بودم .هنگامی که کاروان جهت استراحت اطراق کرد .من برای قضای حاجت از کاروان دور شدم.در بر گشت مهره ای از مهرههای گردنبندم گم شد .در زمانی که من
به دنبال ان می گشتم کاروان به خیال اینکه من در کجاوه سوار هستم به راه افتاد.
وقتی برگشتم دیدم که کاروان رفته است .ومن مطمئن بودم که هر وقت پیامبر متوجه غیبت من گردد کسانی را بدنبال من خواهد فرستاد.این بود که در همان محل منتظر ماندم.
همچنان که منتظر بودم"صفوان ابن معطل ذکوانی" که درپی کاروان روان بود
مرا دید و چون قبل از ایه حجاب مرا دیده بود شناخت .وبدون اینکه کلمه ای بگوید شتر را خواباند و من سوار شدم وبه دنبال کاروان حرکت کردیم.
موقعی که ما به کاروان رسیدیم انها نزدیک مدینه رسیده بودند.
عبدالله ابن ابی وقتی مرا با صفوان دید .شایعه ای را در مدینه منتشر کرد که همسر پیامبر با مرد نا محرم چه میکند .
من که از این موضوع خبر نداشتم سبب سردی رفتار پیامبر را نمی دانستم.پیامبر با من حرف نمی زد وفقط سلام مرا جواب میداد
و برای اینکه تکلیف مرا روشن کند .با خواص به شور نشست .علی به پیامبر پیشنهاد طلاق را داد.تا اینکه بعد از چند روز خداوند نقشه منافقین ومدینه و سر دسته انها عبدالله ابن ابی را با نزول ایه بر ملا کرد . وحکم به برایت من داد .
به نظر من کینه علی ازاین پیشنهاد در دل ام المومنین عایشه جا گرفت.
واین نظریه علی ابن ابیطالب چقدر بر عایشه سخت امد .که به جمل کشیده شد.در جریان قتل خلیفه سوم نقش اصلی ومحرک را عایشه ایفا کرد.وهنگامی که دید .عثمان خلافت را خانوادگی کرده وال ابوسفیان را
والی ولایات نموده و بذل وبخششهای بی رویه از بیت المال وتبعیضها ی او
غیر قابل تحمل گشته خطاب به شورشیان گفت "بکشید این پیر نادان را"
وبعد از اینکه دید مردم به خانه علی هجوم اوردند.گفت/"اگر میدانستم به سراغ او می روید وبا او بیعت میکنید .هرگز نمی گذاشتم خلیفه کشته شود/" احمد ابن حمبل که بزگ اهل تسنن است در مسند خود می نویسد که پیامبر در منطقه غدیر دست علی را برای جانشینی خود بالا برد.
ولی مردم بعد از پیامبر سراغ دیگری رفتند .وخداوند حق علی را از خلافت
کنار گذاشت تا زمانی که همان مردم به قدری تشنه علی شدند که خلیفه
شورایی دا کشتند وبه خانه علی یورش بردند.
وهمه میدانیم که علی چقدر انها را پست وخفیف شمارد و چقدر منت بار انها کرد .و حکومت بر انها را از اب بینی بزی کم ارزشتر میدانستودر جای دیگر انها رابه شتران افسار گسیخته تشبیه کرد.
رابطهعلی با خلفای پیشین وشخص ام المومنین چگونه بود.ایا یک رابطه کینه توزانه یا یکرابطه برادرانه.کدام یک؟
تاریخ نشان میدهد علی نه تنها خلیلی در حکومتهای خلفای پیشین ایجاد نکرد.بلکه همکاری تنگا تنگی نیزبا انها داشته و هر وقت که طرف شور انها
قرار میگرفته طبق سنت و مصالح اسلام نظر میداده.بارها شنیدهایم که خلیفه دوم عمر گفته بود اگر علی نبود من هلاک می شدم.
این جمله در معتبر ترین کتاب برادران اهل تسنن یعنی صحیح بخاری امده
است.در جریان جنگ با امپراطوری عظیم ایران رهنمودهاو نقشه های جنگی علی یکی از عوامل اصلی این پیروزی بود وقتی که عمر جهت شرکت در جنگ با علی مشورت کرد نظر علی این بود فرمود شما خلیفه اید اگر کشته شوید شیرازه سپاه به هم میریزدواز رفتن خلیفه به جنگ جلوگیری کرد .
ایا این مصلحت اندیشی علی وخیر خواهی علی نشان نمی دهد که علی کینه ای از انها در دل نداشته .
نه بلکه بخدا قسم علی دنیا را سه طلاقه کرده بود .و ان را عروسی میدانست.که هر شب در اغوش دیگریست.
علما وبزرگان اهل تسنن تماما اتفاق نظر دارند .که علی اهل ثروت ومنافع دنیوی نبوده که اگر چنین بود هرگز با انها دوستی نمی کرد.اگر علی دشمنی از انها در دل داشت .که نام انها را بر روی فرزندان خود نمی گذاشت خواننده گرامی ایا شما حاضرید نام دشمنان خود را بر روی فرزند خود بگذارید .ما شیعیان که پیروان علی هستیم بعد از هزار و چهارصد سال هنوز حاضر نیستیم اسم فرزندمان را عمر ویا عثمان ویا ابوبکر بگذاریم
ولی مولای ما علی فرزندانی به این نامها داشته ویا حتی دختر خود
ام کلثوم شیر زن تاریخ ساز کربلا را به همسری خلیفه دوم به خانه او
فرستاد حال با وجود اینهمه دلیل می توان علی را کینه توز دانست یا کسانی که جنگ برادر کشی جمل را به راه انداختند .دو لشکر در برابر هم قرار گرفتند .در انسو ام المومنین عایشه همسر محبوب پیامبر .طلحه وزبیر از اصحاب با وفای پیامبر و طرف دیگر علی خلیفه برحق وبر گزیده امت وابن عباس پسر عموی پیامبر وعمار یاسر از زجر کشیدگان اصحاب.
واقعا" امتحان سختی بود . راستی تا الان فکر کردهایم که بدور از تمام تعصبات مقدس شیعی اگرماهم در ان زمان بودیم کدام جبهه را انتخاب میکردیم.یک طرف همسر پیامبر که بارها در مورد او فرموده بود "ارحمی یاحمیرا" وام المومنین وطلحه وزبیر که القاب طلحه الخیر وسیف الاسلام را ازپیامبر دریافت نمودند.ودر طرف دیگر علی پسر عمو و داماد پیامبر وهمسر ام ابیهای او وابن عباس پسر عمو وراوی احادیث پیامبر وعمار یاسر که پیامبر قول شهادت در راه خدا را به او داده .
واقعا" امتحان سختی بوده و افرین بر انهایی که درست انتخاب کردند .واما عکس العمل علی بسیار جالب ومصلحت اندیشانه بوده که در روز های اینده اگر تمایل داشتید به ان می پردازیم.