یه چندوقتیه که در و دیوار شهر تهران پر شده از شعائر اسلامی و حدیث و روایت و..... زیرش هم نوشته طرح ترویج فرهنگ و شعائر اسلامی !!!
شعارهایی هم نوشته که تقریبا ملت پای منبر و تلویزیون و .... از قدیم و ندیم شنیده بودن .
مثلا تصور کنید یکی از شعارها اینه که حسد بدترین کارهاست !
تصور کنید یه خانومی نشسته توی یه ماشین گران قیمت و همینجور داره میره که یه دفعه وسط اتوبان چشمش میخوره به این شعار . قراره چه اتفاقی بیوفته ؟
دوستان مروج این کار انتظار دارن این اتفاق بیوفته :
یه دفعه وسط اتوبان بزنه رو ترمز و وایسه و چشمهاش بشه چهارتا بعد از لحظه ای اشک تو چشمش پر بشه و دستاش می لرزه و چندبار بین انگشت شست و اشاره رو از رو و از زیر گاز بگیره و بره تو فکر که ای خدا من چقدر آدم بدی هستم . چرا به منیژه و اقدس و ..... حسودی میکردم . خدا مرگم بده
و یا یه آقای که مدیریتی داره به راننده اش بگه بزن کنار بزار من چندبار این جمله زیبا رو بخونم و بعد از این که خوند سریع میره اداره و استعفاش رو می نویسه که چرا به مدیری دیگه حسودی کرده و زیرآبش رو زده و دیگه شبها خواب به چشمهاش نمیاد !!!!
ول کنید مشکلات اقتصادی مملکت رو . این هزینه های میلیونی که بابت همین شعائر و یا همین انتخاب اسامی سالها که اعلام میشه که مشکلی از مشکلات کشور بر طرف نمی کنه . اگه حتی برای دونفر این اتفاقاتی که در بالا عرض کردم پیش بیاد می ارزه که حالا پولش رو بدیم چهار تا دانشجو خرج تحصیل بدن و پس فردا جفتک بزنن که آزادی آزادی ....