بر من ببخشایید
بر من که گاه گاه
پیوند دردناک وجودم را
با آبهای راکد و حفره های تاریک از یاد می برم
و چه ابلهانه می پندارم
که حق زیستن دارم .. !
[You must be registered and logged in to see this image.]
دلم برا خودم تنگ شده ..
می خوام زمان بایسته ؛ من اونقدر عقب عقب برم تا از پرتگاه زندگی بیفتم تو دره ی نیستی ..
.....
الان که اینجا نشستم دارم میمیرم از سر درد و افتضاحی که امروز به بار آوردم .. !
شاید من واقعا دارم دیوونه میشم ؛ نمیدونم ؟ شاید .. !!!
بر من که گاه گاه
پیوند دردناک وجودم را
با آبهای راکد و حفره های تاریک از یاد می برم
و چه ابلهانه می پندارم
که حق زیستن دارم .. !
[You must be registered and logged in to see this image.]
دلم برا خودم تنگ شده ..
می خوام زمان بایسته ؛ من اونقدر عقب عقب برم تا از پرتگاه زندگی بیفتم تو دره ی نیستی ..
.....
الان که اینجا نشستم دارم میمیرم از سر درد و افتضاحی که امروز به بار آوردم .. !
شاید من واقعا دارم دیوونه میشم ؛ نمیدونم ؟ شاید .. !!!